از روزی که پیشنهاد نوشتن این یادداشت به واسطۀ یک دوست به دستم رسید؛ تا امروز که باز همان دوست عزیز لینک مطلب را برایم فرستاد، نزدیک به دو ماه میگذرد. دارم فکر میکنم که اگر «هوشنگ مرادی کرمانی» نبود، چقدر تعطیلات آغاز سال پوچ میشد و چقدر روزهای تمام نشدنی فروردین سختتر میگذشت. به همین خاطر است که وقتی امروز لینک مطلب را دیدم، تمام خستگی این مدت از تنم خارج شد. برای اینکه خستگیام بیشتر در بیاید و کیفم کوکتر شود، پس شما هم لطف کنید و این یادداشت را بخوانید:
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت